معرفی کتاب نجیبزادهای در مسکو
کتاب نجیبزادهای در مسکو
اثر آمور تولز

«این کتاب در هر زمینهای حرفی برای گفتن دارد.»
گاهی پیش میآید که من و ملنیدا هر دو یک کتاب را برای مطالعه انتخاب میکنیم. معمولاً جالب است اما گاهی که یکی از ما از دیگری جلوتر میزند و آنوقت است که دردسرساز میشود. تازگیها که هردوی ما کتاب نجیبزادهای در مسکو را میخواندیم همین اتفاق افتاد. جایی از کتاب بود که یکی از شخصیتها آسیب دید و باید به بیمارستان منتقل میشد و من اشک در چشمهایم حلقه زد. ملیندا یکی دو فصل از من عقبتر بود. زمانی که گریهی من را دید نگران شد که مبادا قرار است شخصیت موردعلاقهاش بمیرد. من نمیخواستم داستان را لو بدهم و به همین دلیل مجبور شدم تا زمانی که به من برسد صبر کنم و حرفی نزنم.
جدای از آن صحنه که اشکم را درآورد، این کتاب درمجموع کتابی جالب و دارای نثری زیرک و هوشمند است و نکتهی حیرت انگیزش اینجاست که تاریخ روسیه را با خوشبینی از دید یک مرد روایت میکند. در ابتدای کتاب، کنت الکساندر ایلیچ روستوف محکوم میشود تا باقی عمرش را در حبس خانگی در هتل متروپول مسکو سپری کند. سال 1922 است و بلشویکها بهتازگی قدرت را در شوروی نوظهور به دست گرفتهاند. کتاب داستان سی سال حبس خانگی این کنت را روایت میکند؛ سالهایی که کنت علیرغم محدودیتهایی که با آنها مواجه است از آنها بیشترین استفاده را میبرد.
گرچه داستان کتاب کاملاً خیالی است اما هتل متروپول واقعاً وجود دارد. من آنقدر خوششانس بودم که آنجا اقامت داشته باشم و دیدم که تقریباً همانطور است که تولز در کتابش آورده بود. این هتل ازآنجاهایی است که مدام پیش خودتان تصور میکنید قبلاً چگونه بوده است و چه تغییراتی کرده است. هتل متروپول در جریان انقلاب بلشویک و صعود و سقوط اتحاد شوروی از ویرانی جان سالم به دربرد و نسبت به ساختمانهای همردهاش تاریخچهی طولانیای دارد. تا جایی که من میدانم بسیاری از صحنههای کتاب زادهی تخیل نویسنده است و هرگز در واقعیت رخ نداده است، اما با دانستن تاریخچهی هتل متروپول تصور کردن این وقایع چندان هم کار سختی نیست.
دریکی از خاطرهانگیزترین فصلهای کتاب افسران بلشویک تصمیم گرفتند که انبار شراب هتل «مخالف آرمانهای انقلاب است» و کارکنان هتل را مجبور کردند تا برچسب 100000 بطری شراب را جدا کنند و رستوران هتل مجبور شد همهی آنها را به یک قیمت به مشتریها بفروشد. کنت که خودش را متخصص شراب میداند از این موضوع بسیار وحشت میکند.
ساعت کنت روستوف یخبسته است و او تنها میتواند شاهد این تغییرات باشد بیآنکه کاری از دستش بربیاید. ازنظر من انگار او به زمانی دیگر تعلق داشت؛ زمانی کاملاً متفاوت از زمانی که دیگر شخصیتها در آن زندگی میکردند. کنت موفق میشود تا این هرجومرج سیاسی را دوام بیاورد و این به این دلیل است که او در هر کاری استاد است.انگار او هر کتابی را خوانده و هر قطعهی موسیقی را میشناسد. زمانی که او را مجبور میکنند تا در رستوران هتل پیشخدمت شود او این کار را به چنان خودنمایی انجام میدهد که حیرتانگیز است. او لیکور را از هر کس دیگری بهتر میشناسد و از اینکه نظرش را با دیگران در میان بگذارد خجالتی ندارد. اگر کنت آنقدر جذاب نبود شاید تحملش خیلی دشوار میشد.
تولز استعداد عجیبی درآورد جزییات عجیب و درعینحال جالب دارد. اوایل کتاب، تولز عنوان میکند که کنت «منو را از طبق عادت از آخر به اول خواند و این کارش از روی تجربه بود. او یاد گرفته بود توجه کردن به پیشغذاها قبل از غذای اصلی جز پشیمانی سودی ندارد». چنین توصیفی اطلاعاتی زیادی دربارهی یک شخصیت به خواننده میدهد. کتاب را که تمام کردم حس میکردم کنت یکی از دوستان قدیمیام است.
لازم نیست حتماً شیفتهی روسیه باشید تا از مطالعهی این کتاب لذت ببرید؛ اما اگر چنین است خواندنش ضروری است! فکر میکنم تاریخ قرن بیستم روسیه بسیار جالب و دلچسب است و از همین رو چندین کتاب دربارهی لنین و استالین مطالعه کردهام. نجیبزادهای در مسکو گرچه اثری داستانی و خیالی است اما دید جدیدی نسبت به آن دوره به من داد. تولز تمرکزش را روی کنت میگذارد و دربارهی وقایع تاریخی مانند جنگ جهانی دوم به عبارتی جزئی رضایت میدهد. بااینکه وقایع مهم تاریخی با جزییات آورده نشدهاند اما من از اینکه میدیدم همین وقایع چه کم و چه زیاد، بر این هتل اثر میگذارند لذت میبردم. این کتاب به شما تصویری از تحولات سیاسی میدهد تا ببینید که این هرجومرج نهتنها بر کسیانی که مستقیماً در آن نقش دارند، بلکه بر همه تأثیر میگذارد.
نجیبزادهای در مسکو کتاب معرکهای است چراکه در هر زمینهای حرفی برای گفتن دارد. در آن عشق هست، سیاست هست، پدری و مادری هست، شاعری هست و جاسوسی و دشمنی هم هست. ازلحاظ عملی این کتاب سیاسی است؛ اما اگر آن را داستانی عاشقانه و یا هیجانی هم بدانید اشتباه نکردهاید. حتی اگر سفر به روسیه در برنامهتان نیست، میتوانید با این کتاب سفری تابستانی به مسکو داشته باشید.